×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

چون که تکی با نمکی

× harchi ke fekresho bokoni ...
×

آدرس وبلاگ من

gomnam.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/alireza1992

گفتو گوى دختر عاشق با خدا

ديشب هنگامي كه دلم بسيار شكسته بود از نامردي هاي اين مردم آدم نما

سرم را گذاشتم روي پاهاي خداي مهربانم و آهسته گريستم

دستش را لاي موهايم كردو بهم گفت دختركم از چه ناراحتي بگو

بگو ميخواهم مرحم دردت باشم بگو مي خواهم سنگ صبورت باشم

دستانش را بوسيدم و گفتم خداي من قلبم را شكستند روحم را آزار دادند

و بي شرمانه به من ظلم كردند .

او خم شد و پيشانيم را بوسيد و گفت عزيزم ناراحت نباش آنها قلب من را هم شكستند

مني كه خداي آنهايم مني كه بهترين ها را بهشان دادم مشكلي نيست

مانند من صبور باش ببين و ساكت باش بسپارشان به زمان

كه اين نيز ميگذرد .

نميدانستم چه بگويم بلند شدم و محكم بغلش كردم و گفتم

خدايا اگر تو را نداشتم چه ميكردم در اين دنياي نامردي ها

اگر تو كنارم نبودي چگونه مي توانستم اين همه خيانت را تحمل كنم

خداي مهربانم دوستت دارم .

او نيز درحالي كه من را محكم در سينه خود ميفشرد گفت

عزيز دلم من هم تو را دوست دارم حال در آغوش من بخواب تا تمام

غمهايت را فراموش كني .

و من در آغوش گرم و مهربان او بخواب رفتم و ديدم واقعا وقتي او هست

دل به ديگري بستن براي چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جمعه 10 اردیبهشت 1389 - 11:02:36 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

3256 بازدید

5 بازدید امروز

1 بازدید دیروز

13 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements